Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، درگذشت فرانتس کافکا یکی از بزرگترین نویسندگان آلمانی است که مهمترین آثارش را چند مه قبل از مرگ نوشت.

فرانتس کافکا (به آلمانی: Franz Kafka) (زاده ۳ ژوئیهٔ ۱۸۸۳ – درگذشته ۳ ژوئن ۱۹۲۴)، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آلمانی‌زبان در قرن ۲۰ میلادی بود که در 40 سالگی بر اثر بیماری سل درگذشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
 آثار کافکا در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب قرار دارند. فرانتس کافکا به دوست نزدیک خود ماکس برود وصیت کرده بود که تمام آثار او را نخوانده بسوزاند.  ماکس برود از این دستور وصیت‌نامه سرپیچی کرد و بیشتر آثار کافکا را منتشر کرد و دوست خود را به شهرت جهانی رساند. مشهورترین آثار کافکا پرآوازه‌ترین آثار کافکا، رمان کوتاه مسخ (Die Verwandlung) و رمان‌های محاکمه، آمریکا و رمان ناتمام قصر هستند.  اصطلاحاً، به فضا‌های داستانی که موقعیت‌های پیش‌پاافتاده را به شکلی نامعقول و فراواقع‌گرایانه توصیف می‌کنند — فضا‌هایی که در داستان‌های فرانتس کافکا زیاد جلوه می‌کنند — کافکایی می‌گویند. آغاز زندگی کافکا در یک خانوادهٔ آلمانی‌زبان یهودی در پراگ زاده شد. در آن زمان پراگ مرکز منطقه بوهِم بود.  این منطقه، یکی از سرزمین‌های متعلق به امپراتوری اتریش-مجارستان بود. او بزرگ‌ترین فرزند خانواده بود که دو برادر و سه خواهر کوچک‌تر از خود داشت. هر دو برادر پیش از شش سالگی فرانتس مُردند و سه خواهر او بعد‌ها در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها جان باختند. پدرش بازرگان یهودی و مادرش زنی متعصب بود. رفتار مستبدانه و جاه‌طلبانهٔ پدر، چنان محیط ترسناکی در خانواده به وجود آورده بود که چشم انداز کودکی کافکا را سایه‌ای مملو از ترس احاطه کرده بود، به گونه‌ای که تصویر این کابوس هرگز در سراسر زندگی او فراموش و دور نشد. شاید همین نفرت از زندگی در کنار پدری سنگدل موجب شد تا کافکای نوجوان ابتدا به مذهب پناه ببرد. کافکا زبان آلمانی را به عنوان زبان نخست خود آموخت. اما زبان چکی را نیز کم‌وبیش و بدون نقص صحبت می‌کرد. همچنین با زبان و فرهنگ فرانسه نیز آشنایی داشت. یکی از رمان‌نویسان محبوبش گوستاو فلوبر بود. آموزش یهودی او، به انجام جشن تکلیف در سیزده سالگی و چهار بار در سال به کنیسه رفتن به‌همراه پدرش محدود بود. کافکای نویسنده، کافکای بیمار کافکا چند ماه پیش از مرگش یکی از درخشان‌‏ترین داستان‏‌هایش را نوشت.  در داستان نقب موجودی تنها، شبیه موش کور، برای محافظت از خود، عمرش را صرفِ ساختن خانه‌‏ای زیرزمینی و تودرتو کرده است. او در آغاز داستان می‏‌گوید «من نقب را تمام کرده‏‌ام و ظاهراً موفق شده‌ام». ولی اطمینان او فوراً رو به تزلزل می‏‌گذارد: از کجا بداند استحکاماتش او را محافظت می‏‌کند؟ به نظر می‏‌رسد که داستان نقب شرح و تفسیری بازاندیشانه‏ دربارۀ زندگی خودِ کافکا باشد.  با این تفاوت که آنچه او از آن می‌ترسید، بیماری بود.  به نظر می‌‏رسد که داستان نقب شرح و تفسیری بازاندیشانه‏ دربارۀ زندگی خودِ کافکا باشد. او از دو دهه پیش از آنکه در ۳۴ سالگی مبتلا به سِل شود و در ۴۰ سالگی فوت کند، نگران بیماری بود. تعطیلاتش را در چشمه‏‌های آب گرم می‏‌گذراند و غالباً محتوای نامه‌‏هایی که به دوستانش می‌فرستاد از فهرست علائم بیماری‌هایش چندان فراتر نمی‌‏رفت. کافکا همۀ این‌‏ها را به آنچه خودش مکرراً «بیماری‏‌هراسی» می‏‌خوانْد نسبت می‏‌داد، موقعیتی که، به‌زعم خودش، او را به زندگی راهبانۀ نویسندگی گرفتار کرده بود.  کافکا در شب ۲۲ سپتامبر ۱۹۱۲ به آنچه نخستین موفقیت ادبی‏اش می‏‌دانست نائل آمد. شاهکارهایی که خیلی زود تالیف شدند او یک هفته پس از جشن‌‏های تولد شصت‏‌سالگی پدرش، هرمان، داستان حکم را که شاهکاری با موضوع دوسوگرایی پدرانه ۴ بود در یک روز تألیف کرد.  او، در ساعت‏‌های خوشی و ازخود‏بی‏خودیِ پس از این موفقیت، در دفتر خاطراتش نوشت که نوشتن مستلزم «گشودن کامل بدن و ذهن» است.  دقت موشکافانۀ کافکا به بدنش چه‏‌بسا راهی در جهت درک فعالیت نویسندگی‏‌اش، یعنی روش متمایز او در استحالۀ بیماری به ادبیات، پیشِ روی ما قرار ‏دهد.  به باور کافکا، بیماری‏‌هراسی نه‌تنها نوعی وضعیت ذهنی بلکه گونه‏‌ای رویکرد بنیادین به جهان است که فرد زندگی و روابطش را در معرض تحلیل و تفسیر بی‏‌پایان قرار می‏‌دهد. عدم اعتماد به نفس جسمی   کافکا از همان دوران کودکی درمورد وضعیت جسمی‏‌اش اعتمادبه‌نفس نداشت و هر وقت برای شنا می‌‏رفتند ممکن بود، با دیدن هیکل باهیبت پدرش، ناخوش شود. خودانگارۀ کافکا وقتی بر او مسلّم شد که در جوانی او را «به دلیلِ ضعف» از خدمت نظام معاف کردند. آغاز بیماری سل کافکا، در سال ۱۹۱۷ دچار اولین حملۀ سِل شد. منظره‏ای هولناک بود: سر شب به رختخواب رفت، اما در نیمه‏‌های شب خون راهِ گلویش را بست و با حال خفگی بیدار شد. لنگان‏‌لنگان به‏‌سوی کاسۀ دست‌شویی و بعد به‏‌طرف پنجره رفت. از آنجا می‏‌توانست قصرِ بالای تپه را ببیند. اما خون همچنان جاری بود. هوا کم‏کم روشن می‏‌شد که سرانجام کافکا به رخت‌خوابش بازگشت -که البته برای او موضوع عجیبی نبود. عجیب آن بود که راحت به‏‌خواب رفت. صبح سروکلۀ خدمتکار پیدا شد و وقتی اوضاع را دید درآمد که «آقای دکتر! چندان دوام نخواهید آورد». بااین‌حال، کافکا پس از ماه‏‌ها احساس آرامش می‌‏کرد. بهتر از هر زمان دیگری خوابیده بود. آرامش ناشی از بیماری معمولاً کسانی که انگ «بیماری‏‌هراس» بر آن‏ها زده شده، وقتی به مرضی واقعی مبتلا می‏‌گردند، احساس می‏‌کنند تبرئه شده‌‏اند و بیماری نشان داده که آن‏ها اساساً بیماری‌‏هراس نبوده‌‏اند («گفته بودم که بیمارم»). ازاین‏‌رو، در نظر بعضی افراد، بیماری -هرقدر هم که طاقت‌‏فرسا باشد- چه‌‏بسا مایۀ تسکین است، چراکه مُهر پایانی است بر چرخۀ بی‌‏پایانِ تفسیر‌های بیماری‏‌هراسانه. اما دلیل آرامش کافکا این نبود. خون‌ریزی ریوی‌‏اش گونه‌‏ای مسخ -از بیمار خیالی ۱۰ به بیمار واقعی- در او به وجود آورده بود. باوجوداین حتی اکنون نیز خود را بیماری‏‌هراس می‏‌خواند. او معتقد بود «تغییرات بی‏‌شمارْ» ناخوشی‏‌های موهومِ سالیان را شدت بخشیده تا اینکه «بالاخره با بیماریِ واقعی خاتمه یافته است». می‌‏گفت این «مرضِ ریه جز سرریزِ بیماری ذهنی‏‌ام نیست». بیشتر بخوانید:ژان پل سارتر، نویسنده ایی که جایزه صلح را نپذیرفت کافکا همواره بیماری را نوعی استعاره قلمداد می‌‏کرد، تا هنگامی که جان سپرد و کار بیماری‏‌هراسانۀ خوانش بدن و ذهنش برای همیشه ناتمام ماند.     منابع: ترجمان، ویکی پدیا،طاقچه

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: ادبیات غرب فرانتس کافکا آثار کافکا ترین آثار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۲۷۴۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازیگر «پایتخت» در سن ۷۱ سالگی/ عکس

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علیرضا خمسه که ۱۳ سال قبل نخستین بار مقابل دوربین سیروس مقدم قرار گرفت تا نقش بابا پنجعلی را بازی کند. او حالا ۷۱ ساله است و در ادامه دو تصویر از تیپ و چهره جدید او را می بینید.

۲۴۵۲۴۵

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902458

دیگر خبرها

  • این ۴ عادت به تدریج جان شما را می‌گیرد
  • با این ۸ روش طول عمرتان بیشتر می‌شود
  • یک فرد را در چه سنی می‌توان «پیر» دانست؟
  • چرا زنان بیشتر از مردان عمر می‌کنند؟
  • برگزاری کارگاه آموزشی داستان نویسی برای کودکان در رشت
  • بازیگر «پایتخت» در سن ۷۱ سالگی/ عکس
  • نویسنده اسرائیلی: پیروزی در رفح در انتظار ما نیست/ نتانیاهو از ترس فلج شده است
  • بیماری مخفی هیتلر / لحظه انفجار تنها نبردناو انگلیسی در جنگ جهانی / خاکسپاری امیلیانو زاپاتا قهرمان مکزیک / تصاویری از زندگی و اعدام موسولینی
  • بدرود آقای پل استر
  • درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن